در حال بارگذاری ...
در گفت‌وگو با کارگردان «هفت‌خان اسفندیار» مطرح شد

حسین پارسایی: «شاهنامه» باید برای انواع قالب‌های هنری پردازش شود

حسین پارسایی، کارگردان نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» می‌گوید «شاهنامه» باید بارها بازخوانی و با توجه به شرایط امروز جامعه برای انواع قالب‌های هنری پردازش شود.

مهدی یاورمنش، علی کیهانی: حسین پارسایی نویسنده، بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده تئاتر پس از تجربه تولید نمایش‌های «اولیور توئیست» و «بینوایان» به سراغ کارگردانی نمایشی برگرفته از «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ‌ترین میراث ادبی ایران‌زمین رفته است.

او در تجربه اخیر خود «هفت‌خان اسفندیار»، سفر پرماجرای این شخصیت اسطوره‌ای «شاهنامه» را به قصد رهاندن خواهرانش همای و به‌آفرید از دست بیگانگان به نمایش گذاشته است.

با او درباره روند تولید نمایش «هفت‌خان اسفندیار» و دلیل پرداختن به این داستان پس از تجربه‌هایی که در زمینه کارگردانی نمایش‌های موزیکال بر اساس داستان‌های غربی داشته است، به گفت‌وگو نشستیم.

با توجه به اینکه «شاهنامه» یکی از کهن‌ترین متون ادبیات ماست که می‌تواند منبع مناسبی برای تهیه و تولید آثار نمایشی باشد، ناآگاهی و بی‌توجهی به این کتاب از نظر شما چه دلیلی دارد؟

این غفلت نسبت به «شاهنامه» به‌عنوان یک اثر حماسی، بی‌بدیل و یک پیشینه تمدنی ارزشمند از سال‌های بسیار دور آغاز شده است و مختص دهه‌های اخیر نیست. مطالعات نشان می‌دهد متأسفانه حکیم ابوالقاسم فردوسی و شخصیت‌های «شاهنامه» از جمله اسفندیار آگاهانه در پرده‌ای از ابهام و دور از دسترس قرار گرفته‌اند.

در جریان‌شناسی رفتاری این موضوع شاید بتوان به ریشه‌هایی از تلاش برای تزلزل تاریخ ایران و ایرانی بودن دست پیدا کرد. وقتی «شاهنامه» را می‌خوانید، متوجه خواهید شد که عموماً شاهنامه‌پژوهان هم به‌ندرت به بخش اصیل و فراتر از اسطوره‌-شخصیت‌هایی چون اسفندیار که هم شاهزاده و هم پهلوان است، توجه دارند.                                                               

شاید همان تفکر و غفلت فرهنگی که قصد داشت مقبره فردوسی را در ابتدای انقلاب در طوس خراب کند، تمایل دارد فردوسی را نیز از تاریخ ادبیات ایران حذف کند!

دلیل دیگری که می‌توان برای این غفلت برشمرد، عدم شناخت و آگاهی کافی نسبت به میراث فرهنگی و گنجینه‌های ادبی، مشاهیر ایرانی و تقابل آن با اعتقادات ماست. نتیجه بی‌مهری و بی‌توجهی این می‌شود که میراث فرهنگی کشور را به یغما می‌برند و در محافل بین‌المللی به نام خود ثبت می‌کنند. مولانا، مبارک، نظامی و رودکی را برده‌اند و تنها فردوسی است که هنوز به چنگ نیاورده‌اند.

 داستان‌های «شاهنامه» در کتب درسی ما نیست، آموزش‌وپرورش هیچ عنایتی به آن ندارد و در دانشگاه‌ها اولویتی برای پرداختن به متون فاخر ادبی در نظر گرفته نشده است. متأسفانه هنرمندان و مدیران فرهنگی ما متوجه اهمیت بهره‌برداری از آثار فاخر نیستند و این مفهومی جز غفلت ندارد.

این تغییر نگاه ناگهانی از اجرای آثار غربی به تهیه و تولید اثری ایرانی، آغازی است برای پایان دادن به این غفلت ناخواسته در برابر شاهکارهای ادبی ایران‌زمین؟

من قبل از اجرای «اولیور توئیست» قصد داشتم تا نمایشی بر اساس داستان‌های «شاهنامه» روی صحنه ببرم؛ اما ازآنجاکه روی صحنه بردن چنین کاری ریسک بزرگی به شمار می‌آمد، با مکث بیشتری به سراغ آن رفتم. یکی از موانع بزرگ برای تولید نمایش از متون ایرانی، نبود حمایت‌های لازم بود. برای اجرای «هفت‌خان اسفندیار» با سرمایه‌گذاران بسیاری گفت‌وگو کردم و هر بار تنها این پاسخ را شنیدم که این اثر مخاطب و بازگشت سرمایه ندارد، تاریخ‌مصرف آن گذشته است.

در اجرای آثار بیگ‌پروداکشن بزرگ‌ترین مسئله سرمایه‌گذاری است و بازگشت سرمایه اهمیت زیادی دارد. سرمایه‌گذاران در مواجهه با تولید نمایش از «شاهنامه» بر این باور بودند که داستان‌های این کتاب مناسب ساخت انیمیشن است و ازآنجاکه به نمایش گذاشتن موجوداتی چون شیر، گرگ، اژدها و عناصر طبیعی همچون برف، باران و دریای مواج در تئاتر کار بسیار سخت و تقریباً غیرممکنی است و برای تأثیرگذاری و باورپذیری نیازمند جلوه‌های ویژه هالیوودی است، از همکاری امتناع می‌کردند.

من و همکارانم به‌واسطه حمایت سازمان فرهنگی هنری اوج توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.

از دیگر دلایلی که باعث شد تهیه و تولید نمایش موزیکال از «شاهنامه» را به زمان حاضر موکول کنید، چه بود؟

برای انجام هر کاری نیاز به نقشه راه است. بدون تردید تجربه کارهایی چون «بینوایان» و «اولیور توئیست» برای اجرای یک موزیکال حماسی و ایرانی که هیچ منبعی برای رجوع به آن وجود نداشت، کمک بزرگی بود.

زمانی که قرار است پدیده‌ای را تجربه کنیم باید به‌خوبی آن را بشناسیم. این اثر نیاز به مهندسی داشت تا بر اساس آن نسخه جدیدی ساخته شود.

درواقع با یک مهندسی معکوس و توجه به شرایط ساخت و امکانات موجود، بودجه و اعتبار، متناسب با جامعه هدف و مخاطبان دست به تولید زدیم.

                                                                    

چطور است که «شاهنامه» برای غربی‌ها که هیچ پیشینه‌ای از آن ندارند قدیمی‌شده نیست اما در ایران افرادی آن را قدیمی و تاریخ گذشته می‌دانند؟

در جوامع دیگر فرزندان‌شان را از کودکی با میراث فرهنگی جامعه آشنا می‌کنند، خانواده‌ها مقررات، آداب اجتماعی و ارزش‌های فرهنگی را از کودکی به فرزندان‌شان می‌آموزند؛ اما متأسفانه در کشور ما چنین رویکردی وجود ندارد! سبک زندگی جامعه امروز متأثر از پیشینه فرهنگی و ایرانی نیست و کودکان ما از ابتدا با مولانا، فردوسی، عطار و نظامی و... مأنوس نیستند.

به نظرتان برای شناخت نسل جوان از میراث ارزشمندی چون «شاهنامه» در عرصه هنر چه می‌توان کرد؟

«شاهنامه» باید بارها بازخوانی و با توجه به شرایط امروز جامعه برای انواع قالب‌های هنری پردازش شود؛ قالب‌هایی چون سریال، فیلم سینمایی، انیمیشن، تئاتر، کتاب‌های مصور و …

با توجه به تجربه‌ای که در زمینه تولید نمایش‌های موزیکال دارید، متن، ترانه‌ها و موسیقی این نوع نمایشی بر چه اساسی شکل می‌گیرد؟

معمولاً نویسندگان موزیکال‌های موفق در دنیا خودشان ترانه‌سرا هستند؛ بنابراین نویسنده، ترانه‌سرا و آهنگساز در گام اول به‌صورت مشترک اثر را خلق می‌کنند. برای مثال در اجراهای «اولیور توئیست» و «بینوایان» این مسیر قبلاً طی شده بود و نویسنده باید برای ترجمه ترانه‌ها از انگلیسی به فارسی از کلمات و عبارتی استفاده می‌کرد که به اندازه هجاهای انگلیسی با نت‌ها همگون باشد. این جایگزینی کار سختی است و زحمت آن کمتر از نویسندگی نیست. در ادامه، ترجمه متن، شخصیت‌پردازی، مهارت‌های حرکتی، آواز، صحنه‌پردازی، ارکستر و… برای ارائه یک موزیکال جذاب و دیدنی استفاده می‌شد.

و اما چرا از بین داستان‌های مختلف «شاهنامه» به سراغ داستان اسفندیار رفتید؟

پیش از هر چیز قصه غریب و ناآشنای این شخصیت و دوم، دراماتیک بودن داستان باعث انتخاب آن شد. «هفت‌خان اسفندیار» بزنگاه‌های نمایشی خوب و مناسبی داشت که می‌توانستم آن را برای مخاطب امروز به نمایش بگذارم.

آیین بهی، وطن‌پرستی، پایبندی به اصول اعتقادی در شخصیت اسفندیار از دیگر دلایل پرداخت آن بود.

اسفندیار شخصیتی به‌شدت قابل تکثیر است، یکی از دلایلی که مخاطب ارتباط خوبی با این نمایش برقرار می‌کند، همین تشابه هفت‌خان اسفندیار به خان‌های روزگار ماست. خان‌هایی که چاره‌ای جز دست‌وپنجه نرم کردن با آن‌ها نداریم. نسل جوان و کودکان ما به دنبال قهرمان هستند و اکنون اسفندیار در ذهن آن‌ها به‌عنوان قهرمانی دوست‌داشتنی معرفی شده است که خواهرانش را نجات می‌دهد.

                                                                    

در بخش ترانه و شعر، چرا تمامی اشعار به‌کاررفته در نمایش از «شاهنامه» نیست؟

به‌تناسب بازنویسی، شخصیت‌پردازی، صحنه‌پردازی و مفاهیم‌‌ مستتر در دل نمایشنامه، اشعار تغییر پیدا کردند و بازسرایی شدند.

استفاده از بک‌وکال به جای صدای بازیگر ضروری بوده است؟ آیا امکان انتخاب بازیگرانی که از قدرت خوانندگی برخوردار باشند، مهیا نبود؟

جدای از مهارت خوانندگی بازیگر، مسئله جنس صدای شخصیت با ویژگی‌های اسطوره‌ای به نام اسفندیار است.

در ایران به اندازه انگشتان دست برای اجرای تئاتر موزیکال بازیگر -خواننده نداریم؛ چون در اصل هنرمندان برای چنین آثاری تربیت نشده و آموزش تخصصی در حوزه‌های حرکت و خوانندگی ندیده‌اند؛ بنابراین برای انتخاب نقش‌های اصلی باید همه این فاکتورها را در نظر گرفت.

باوجوداین، هرکدام از بازیگران نقش خود را به‌خوبی اجرا کردند و تلاش کردند تا بتوانند مسئولیت‌شان را به شایستگی ایفا کنند و از نظر من آنچه از آن‌ها خواسته شد، به‌درستی انجام داد‌ه‌اند.

تصمیمی برای اجرای مجدد یا حضور در دیگر کشورها برای به نمایش گذاشتن «هفت‌خان اسفندیار»؛ این سرمایه نمایشی ادب پارسی دارید؟

«هفت‌خان اسفندیار» متن فاخری دارد، ایرانی است و ارتباط خوبی از طرف اغلب مخاطبان با آن شکل گرفته است و قطعاً این موارد پشتوانه بزرگی برای تکرار و ادامه آن خواهد بود.

ارتباط مخاطبان با اثر و تأثیر نمایش روی آن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با وجود تمامی پیش‌داوری‌ها، شاهد بازخوردهای خوبی از طرف تماشاگران بوده‌ایم. به نظرم «هفت‌خان اسفندیار» تا حد زیادی توانسته است در شناخت میراث غنی ادبی و فرهنگی کشور جریان‌ساز باشد و این دستاورد خوبی است.

ایده‌هایی که برای طراحی صحنه این اثر مورد استفاده قرار گرفته، بر طبق چه پایه و اصولی است؟

برای طراحی صحنه، لباس و ابزارآلات جنگی نمونه‌ای نداشتیم، به همین دلیل به‌منظور طراحی‌ها در هر بخش اتودهای زیادی زده شد تا در نهایت به آنچه روی صحنه می‌بینید، رسیدیم.

                                                                    

آیا تالار وحدت پاسخگوی اجرای چنین اثری با این حجم دکور و تعداد بازیگر است؟

 تالار وحدت تنها تالار مجهز با ماشینری مناسب است که 50 سال پیش‌ساخته شده است اما با توجه به رشد جمعیت و توسعه فناوری در حال حاضر پاسخگوی برخی نمایش‌ها نیست. در واقع ما باید هر دهه به‌تناسب رشد جمعیت یک تالار جدید داشته باشیم.

اثر بعدی که قرار است در مسیر تولید آثار نمایشی با توجه به مفاخر ادبی‌مان به نمایش بگذارید، باز هم برگرفته از شخصیت‌های «شاهنامه» خواهد بود؟

بله، در حال پژوهش در مورد برخی از قصه‌های «شاهنامه» همچون سیاوش یا نبرد رستم و اسفندیار هستم ولی قطعاً باید فرازوفرودهای دراماتیک شخصیت‌ها موردبررسی قرار بگیرد. البته هم‌زمان در مورد «هفت‌پیکر» و «مولانا» نیز مشغول به مطالعه و بررسی هستم.

با توجه به تجربه اخیرتان، اگر پیشنهاد تولید نمایشی بر اساس متون غربی داشته باشید، قبول خواهید کرد؟

اکنون ذائقه‌ام عوض شده است. در حال حاضر با فردوسی و مولانا حال خوبی را تجربه می‌کنم. شرایط کرونا فرصت مطالعات خوبی به من داد و در گذر از پنجاه‌سالگی و پس از توفان‌هایی که پشت سر گذاشته‌ام، احساس می‌کنم به جزیره امن خود رسیده‌ام و حاضر نیستم این آرامش را از دست بدهم.




مطالب مرتبط

امیر مشهدی‌عباس خبر داد

تشکل جشنواره‌های تئاتر کودک و نوجوان کشورهای اسلامی در ایران ایجاد می‌شود
امیر مشهدی‌عباس خبر داد

تشکل جشنواره‌های تئاتر کودک و نوجوان کشورهای اسلامی در ایران ایجاد می‌شود

امیر مشهدی‌عباس، دبیر بیست‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان-اردکان از شکل‌گیری «تشکل جشنواره تئاتر کودک و نوجوان کشورهای اسلامی» در ایران خبر داد.  

|

استقبال گرم مخاطبان از 22 نمایش‌ صحنه‌ای و خیابانی جشنواره 42

سفر پرتماشاگر «لیلی و مجنون» به تهران
استقبال گرم مخاطبان از 22 نمایش‌ صحنه‌ای و خیابانی جشنواره 42

سفر پرتماشاگر «لیلی و مجنون» به تهران

22 نمایش‌ صحنه‌ای و خیابانی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر روز یکشنبه هشتم بهمن با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و در میان استقبال خوب مخاطبان در تالارهای نمایش اجرا شدند. 

|

در گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر مطرح شد

«تروما» و ضرورتی به نام حاج قاسم سلیمانی 
در گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر مطرح شد

«تروما» و ضرورتی به نام حاج قاسم سلیمانی 

احمد سلیمانی، کارگردان «تروما» با بیان اینکه جای خالی بخش هویت ملی در بزرگ‌ترین رویداد تئاتری کشور حس می‌شد، گفت برای ما پرداختن به موضوعی با محوریت حاج قاسم سلیمانی یک ضرورت بود.

|

بلیت‌فروشی «تروما» آغاز شد

بلیت‌فروشی «تروما» آغاز شد

بلیت‌فروشی نمایش «تروما» به کارگردانی احمد سلیمانی که از چهارشنبه 12 دی روی صحنه خواهد رفت، آغاز شد.

|

نظرات کاربران